آخرین دیدار تلخ |
|||
چه زیباست بخاطر تو زیستن
و برای تو ماندن و به پای تو مردن و به عشق تو سوختن
و چه تلخ وغم انگیزاست دور از تو بودن
برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن
ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگی است
بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست
ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست
و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد
[ 91/12/15 ] [ 22:1 ] [ yarta ]
دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:, :: 21:2 :: نويسنده : نازنین
کـه نـفـس هـام رو بـه احـتـرامـش نــــگــــه مـیـداشـتـم...
برگـَـــرد..
یک پاکت سیگار...
شراب به مقدار لازم... یه دل پر... اینجا شروع ماجراست... انتهایش را خدا هم نمیداند...! سخت است وَ سخت میگـُذرد ...
بوي گند خيانت تمام شهر را گرفته!!! مردهاي چشم چران... زن هاي خائن... پس چه شد؟ چيدن سيب و اينهمه تقاص؟! بيچاره آدم... بيچاره آدميت... دوباره سيب بچين حوا،من خسته ام بگذار از اينجا هم بيرونمان كنند...
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |